❤ ‿❤ اشک باران ❤ ‿❤ عاشقانه و عارفانه |
|||
سه شنبه 14 مرداد 1393برچسب:, :: 22:35 :: نويسنده : reza
عبور میکنم هرروز از کنار نیمکت های خالی پارک… طوری که انگار کسی در اخرین نیمکت انتظارم را میکشد! و به انجا که میرسم باید وانمود کنم که باز دیر رسیده ام…! www.ashkbaran.loxblog.com نظرات شما عزیزان:
داداش گلم انگیزت از اینکه وبتو دوباره درستش کردی چی بود؟؟؟
خو پست جدید بزار....منتظرم....
قله ای که چند بار فتح شود ؛
بی شک روزی تفریحگاه عمومی میشود ! مواظب دلت باش !…
راستی یادم رفته بود بگم،بیست و دوم اولین سالگرد تأسیس وبم بود...
ههههه..
دیگر سوسوی هیچ چراغی امیدوارم نمی کند
دیگر گرمای دستی دلم را به تپیدن وا نمی دارد میروم تا در تاریکی راه خود را پیدا کنم که به چراغهای نورانی و دستهای گرم دیگر اعتمادی نیست
وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی !
وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه ! وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته !
به دریایی گرفتارم که موجش عالمی دارد...
کم پیدایی!
بیااا آپم
نیمکت خالی پارک ذهن تو درست شبیه سوت و کور بودن جشن تولد دیشب من بود.همیشه همینطوربرگزار میشه،پر از خالی.......
باران...همیشه می باره ولی مردم...ستاره رو...بیشتر دوست دارند...نامردیست...ان همه اشک را به یک چشمک فروختن..
بالاخره عکس یه پسر گذاشت خخخخخخ
وبت قشنگ رضا دست خودت نیست
آرشيو وبلاگ پيوندها
|
|||
|